کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیتان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تیتان
/titān/
معنی
بزرگترین قمر سیارۀ زحل.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
Titan
تیتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] بزرگترین قمر زحل به قطر5150 کیلومترکه جوّ غلیظی از نیروژن و متان دارد
-
تیتان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: titan] (نجوم) [قدیمی] titān بزرگترین قمر سیارۀ زحل.
-
تیتان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: titane] (شیمی) titān = تیتانیم
-
واژههای مشابه
-
تیتان ها
لغتنامه دهخدا
تیتان ها. (اِخ ) پسران اورانوس و گئا، در اساطیر یونان . که برضد خدایان شوریدند و سپس بر آن شدند که با برهم نهادن کوهها نردبانی بسازند تا بدان وسیله به آسمان صعود کنند ولی ژوپیتر خدای خدایان آنان را سوزاند. (لاروس ). رجوع به مزدیسنا ص 27 و قاموس الاعل...
-
واژههای همآوا
-
طیطان
لغتنامه دهخدا
طیطان . (ع اِ) گندنای بری است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نباتیست . (مهذب الاسماء). طیطانة، یکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کراث بری است . (فهرست مخزن الادویه ). تره ٔ صحرائی . به لغت سریانی گندنای صحرائی را گویند. (برهان ) (اختیارات ). کراث البر.
-
جستوجو در متن
-
titian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیتان
-
teetan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیتان
-
titan arum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیتان آروم
-
dogshit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سگ تیتان
-
titanomagnetite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیتان مگنتیت
-
thiocyanate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیتان سدیم
-
titanofluoride
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیتان فلوئورید