کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیباش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیباش
لغتنامه دهخدا
تیباش . (اِ) غمزه و عشوه و فریب . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).عشوه و فریب ... و ظاهراً صحیح تیتال است ، به «تای » قرشت بجای «با»، مرادف تیتال که مشهور است اما تیتال در کلام قدما دیده نشده . (فرهنگ رشیدی ) : هفت نوبت صبر کرد و بانگ کردتا که عاج...
-
جستوجو در متن
-
تیبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tibā ۱. عشوه؛ غمزه.۲. فریب و ریشخند: ◻︎ هفت نوبت صبر کرد و بانگ کرد / تا که عاجز گشت از تیباش مرد (مولوی: ۴۵۵).۳. شوخی.
-
عشوه
لغتنامه دهخدا
عشوه . [ ع ِش ْوَ / وِ ] (از ع ، اِ) وعده ٔ دروغ . (دهار). فریب . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) : برادر ما را بر آن داشتند که رسول ما را بازگردانید و رسولی با وی نامزد کردند با مشتی عشوه و پیغام که ولیعهد پدر ویست . (تاریخ بیهقی ص 118). باید که جوابی...