کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیاری
لغتنامه دهخدا
تیاری . [ ت َی ْ یا ] (حامص ) آمادگی و تدارک . (ناظم الاطباء). رجوع به تیار شود.
-
واژههای همآوا
-
طیاری
لغتنامه دهخدا
طیاری . [ طَی ْ یا ] (حامص ) طیار و آماده و مهیّا بودن . || اصطلاحی بوده است . تریاک مالی .
-
طیاری
فرهنگ فارسی معین
(طَ یّ) (حامص .) (عا.) تریاک مالی .
-
جستوجو در متن
-
کارسازی
لغتنامه دهخدا
کارسازی . (حامص مرکب ) عمل کارساز. تیاری و تدارک . (ناظم الاطباء). تهیه ٔ اسباب : مغنی کجائی به گلبانگ رودبیاد آور آن خسروانی سرودکه تا وجد را کارسازی کنم برقص آیم و خرقه بازی کنم . حافظ.|| آمادگی . || مهم سازی . || ظرافت . || صنعت و دستکاری . || چاب...
-
اعداد
لغتنامه دهخدا
اعداد. [ اِ ] (ع مص ) آماده گردانیدن کسی یاچیزی را و ذخیره ساختن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). مهیا و حاضر ساختن کسی را برای کاری .(از اقرب الموارد). یقال : «اعده اعداداً»؛ آماده گردانید او را و ذخیره ساخت . (منتهی الارب ). آماده کرد...
-
مصالح
لغتنامه دهخدا
مصالح . [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مصلحة. نیکیها. (منتهی الارب ) (غیاث ) (ناظم الاطباء). ج ِ مصلحت به معنی صلاح و خیر کار. آنچه موجب آسایش و سود باشد. (از یادداشت مؤلف ). عبدالواسع در شرح بوستان نوشته که مصالح به فتح لام مقلوب ما صلح است از قسم محاصل به...
-
بسیج
لغتنامه دهخدا
بسیج . [ ب َ / ب ِ ] (اِمص ) بسیچ . پسیچ . ساختگی کارها و کارسازیها و ساخته شدن و آماده گردیدن باشد خصوصاً ساختگی و کارسازی سفر. (برهان ). ساختگی و آمادگی . (ناظم الاطباء). آماده شدن برای کار. (واژه های فرهنگستان ایران ). بمعنی ساختگی وآماده شدن برای...