کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تگ و پوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تگ و پوی
لغتنامه دهخدا
تگ و پوی . [ ت َ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) تک و پوی . تاخت و دو. تکاپو. دویدن و رفتن با شتاب : دراثنای آن تگ و پوی و جست و جوی بر در وثاق ماهرویی گذشت . (سندبادنامه ص 236). و شاهزاده از جست و جوی و اسب از تگ و پوی فروماند. (سندبادنامه ص 253). || ...
-
واژههای مشابه
-
تگ زدن
لغتنامه دهخدا
تگ زدن . [ ت َ زَ دَ ] (مص مرکب ) دویدن . تاخت زدن . با شتاب رفتن : هزار سال بگرد حریم او نرسدبه پای آهو اگر تگ زند چو نافه عبیر.اثر (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
تگاپوی
لغتنامه دهخدا
تگاپوی . [ ت َ ] (اِ مرکب ) تگ و پوی باشد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 525) : چو رویین پیران ز پشت سپاه بدید آن تگاپوی و گرد سیاه . فردوسی .رجوع به تکاپو و تک و تگ شود.
-
تک
لغتنامه دهخدا
تک . [ ت َ ] (ص ) بمعنی اندک و قلیل و کم باشد. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). پهلوی ، تک : در تک زمان ؛ زمانی کوتاه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || تا و تک هر دو تنها بود. (لغت فرس اسدی چ...