کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تگ و تاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تگ و تاز
لغتنامه دهخدا
تگ و تاز. [ ت َ گ ُ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) تگاپوی . تاختن و دویدن . (فرهنگ رشیدی ). دویدن و تاختن . (آنندراج ) : پای در دامن قناعت گیرتا نسوزی به آتش تگ و تاز. صائب .نفست از طول امل چند بود در تگ و تازرسن این سگ دیوانه کنی چند دراز.واعظ قزوینی (از ...
-
واژههای مشابه
-
تگ زدن
لغتنامه دهخدا
تگ زدن . [ ت َ زَ دَ ] (مص مرکب ) دویدن . تاخت زدن . با شتاب رفتن : هزار سال بگرد حریم او نرسدبه پای آهو اگر تگ زند چو نافه عبیر.اثر (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
تگتاز
لغتنامه دهخدا
تگتاز. [ ت َ ] (اِ مرکب ) تاختن و دویدن و جستجو کردن باشد. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از ناظم الاطباء). رجوع به تک و تاز و تگ و تاز شود.