کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تگاپوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تگاپوی
لغتنامه دهخدا
تگاپوی . [ ت َ ] (اِ مرکب ) تگ و پوی باشد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 525) : چو رویین پیران ز پشت سپاه بدید آن تگاپوی و گرد سیاه . فردوسی .رجوع به تکاپو و تک و تگ شود.
-
جستوجو در متن
-
تگ و تاز
لغتنامه دهخدا
تگ و تاز. [ ت َ گ ُ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) تگاپوی . تاختن و دویدن . (فرهنگ رشیدی ). دویدن و تاختن . (آنندراج ) : پای در دامن قناعت گیرتا نسوزی به آتش تگ و تاز. صائب .نفست از طول امل چند بود در تگ و تازرسن این سگ دیوانه کنی چند دراز.واعظ قزوینی (از ...
-
تکاپوی
لغتنامه دهخدا
تکاپوی . [ ت َ ] (اِ مرکب ) از: تک +الف واسطه +پوی بمعنی پوییدن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). آمد و شد از روی تعجیل و شتاب و جستجوی بسیار باشد و بعضی گویند که تکاپوی تردد بی فایده است . (برهان ) (از ناظم الاطباء). دوادوی . (اوبهی ). دویدن و جستجوی . (شر...