کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکیه دارد بر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تکیه ء صدا
دیکشنری فارسی به عربی
لهجة
-
تكیه كرد به
دیکشنری فارسی به عربی
استند إلى
-
تکیه و پشت
فرهنگ گنجواژه
پناه.
-
تکیه و حسینیه
فرهنگ گنجواژه
محل عزاداری و مراسم مذهبی.
-
مسجد و تکیه
فرهنگ گنجواژه
اماکن مذهبی.
-
تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
نقطة الارتکاز
-
علا مت تکیه ء صدا(بدین شکل )
دیکشنری فارسی به عربی
لهجة
-
جستوجو در متن
-
يرتکِزُ عَلي (إلي)
دیکشنری عربی به فارسی
مبتني است بر , بر اساس … است , تکيه دارد بر , بر پايه … است
-
mesh conveyor dryer
خشککن نقالهای مشبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی خشککن نقالهای که تسمهنقالۀ آن مشبک است و بر روی غلتکهای باریکی تکیه دارد
-
truck centre plate
کاسۀ بوژی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بخشی مدور در مرکز بوژی که کاسۀ سقفی برآمده در آن قرار دارد و در حکم سطح باربری اصلی برای تکیهگاه بدنۀ خطنورد بر روی گهوارۀ بوژی است
-
paranoia
بدگمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی که در آن فرد باورهای نادرست دارد و بر مفروضات اشتباه تکیه میکند که ممکن است در نتیجۀ شدت یافتن آن هذیان و توهمهایی در او پدید آید مبنی بر اینکه دیگران علیه او توطئه میکنند یا میخواهند به او آسیب برسانند
-
بوشقاب
لغتنامه دهخدا
بوشقاب . (ترکی ، اِ) بشقاب : کوزه دارد از بزرگی جای بر بالای خم می زند بر لنگری صد تکیه هر دم بوشقاب . ملافوقی یزدی (از آنندراج ).و رجوع به بشقاب شود.
-
شاسی
لغتنامه دهخدا
شاسی . (فرانسوی ، اِ) قاب . || (در عکاسی ) قید عکاسی و آن قابی است که شیشه ٔ عکس و کاغذ حساس را در آن جای دهند تا بر اثر تابش نور تصویر به دست آید. || (در چاپ ) شستی . || (در اتومبیل ) قاب و اسکلت و استخوان بندی فولادی که بر فنرها تکیه دارد و روی چرخ...
-
پوشنده
لغتنامه دهخدا
پوشنده . [ ش َ دَ / دِ ] (نف ) آنکه چیزی بر تن یا بر چیز دیگر پوشد. آنکه پوشد. || آنکه مستور دارد. آنکه مخفی کند. آنکه کتمان کند. ساتر. ساترة. کاتم . کاتمه : بر فضل تست تکیه ٔ امیدوار از آنک پاشنده ٔ عطائی و پوشنده ٔ خطا. خاقانی .|| بسیارپوشنده . ستا...
-
رُکْنٍ
فرهنگ واژگان قرآن
هر چيزي است که ساختمان ، بعد از بنيان بر آن تکيه دارد مانند ستون و پايه.(رکون اعتمادي است که توأم با ميل باشد ،به معناي ميل کردن به سوي چيزي و تسکين دادن خاطر به وسيله آن است ، و کلمه رکن به معناي ناحيه قويتر و اصلی تر هر چيز است )