کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تکیه
/te(a)k[i]ye/
معنی
۱. پشت دادن به چیزی؛ پشت خود را به چیزی نهادن.
۲. (اسم) محل وسیع برای روضهخوانی و عزاداری.
۳. (اسم) [قدیمی] جای نگهداری مستمندان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اتکا، اطمینان، اعتماد، پناهگاه
۲. تعزیهخانه، حسینیه
۳. تاکید، اصرار
۴. فشار
برابر فارسی
پشت دادن
فعل
بن گذشته: تکیه داد
بن حال: تکیه ده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکیه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اتکا، اطمینان، اعتماد، پناهگاه ۲. تعزیهخانه، حسینیه ۳. تاکید، اصرار ۴. فشار
-
تکیه
فرهنگ واژههای سره
پشت دادن
-
accent 2, stress 1, word accent 1
تکیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] برجستگی یک هجا یا واژه در زنجیرۀ گفتار متـ . تکیۀ واژه word accent 2
-
تکیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تکیة ] 1 - (مص ل .) پشت دادن به چیزی . 2 - (اِ.) جایی وسیع برای انجام مراسم عزا و روضه خوانی .
-
تکیه
لغتنامه دهخدا
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پشتکوه باشت و بابویی است که در بخش گچساران شهرستان بهبهان واقع است . کوهستانی و معتدل است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
تکیه
لغتنامه دهخدا
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاردولی است که در بخش قروه ٔ شهرستان سنندج واقع است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
تکیه
لغتنامه دهخدا
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان درجزین است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 430 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
تکیه
لغتنامه دهخدا
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرانی شهرستان بیجار است . کوهستانی و سردسیر می باشد و 550 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
تکیه
لغتنامه دهخدا
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ماهی دشت بالا است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه واقع است و 220 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
تکیه
لغتنامه دهخدا
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان دربند است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
تکیه
لغتنامه دهخدا
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه تل که در بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 900 تن سکنه دارد که از طایفه ٔ کرد هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
تکیه
لغتنامه دهخدا
تکیه . [ ت َک ْ ی َ / ی ِ ] (از ع ، اِمص ) لفظ عربی است بمعنی پشت به چیزی گذاشتن . (غیاث اللغات ) : بر فضل تست تکیه ٔ امید او از آنک پاشنده ٔ عطایی و پوشنده ٔ خطا. خاقانی .مرا تکیه جان پسر بر عصاست دگر تکیه بر زندگانی خطاست . سعدی . || بمعنی اعتماد م...
-
تکیه
لغتنامه دهخدا
تکیه . [ ت َی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چیمه رود است که در بخش نطنز شهرستان کاشان واقع است . کوهستانی و سردسیر است و350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 3).
-
تکیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تَکیَّة] te(a)k[i]ye ۱. پشت دادن به چیزی؛ پشت خود را به چیزی نهادن.۲. (اسم) محل وسیع برای روضهخوانی و عزاداری.۳. (اسم) [قدیمی] جای نگهداری مستمندان.
-
تکیه
دیکشنری فارسی به عربی
اقامة , تدل