کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تکیدن
/ta(e)kidan/
معنی
۱. دویدن؛ تاختن: ◻︎ تا ز عدم گرد فنا برنخاست / میتک و میتاز که میدان تو راست (نظامی۱: ۱۶).
۲. پوییدن.
۳. جنبیدن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. لاغر شدن
۲. دویدن، تاختن
۳. جنبیدن
دیکشنری
rush
-
جستوجوی دقیق
-
تکیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. لاغر شدن ۲. دویدن، تاختن ۳. جنبیدن
-
تکیدن
فرهنگ فارسی معین
(تَ دَ) (مص ل .) دویدن ، تاختن .
-
تکیدن
لغتنامه دهخدا
تکیدن . [ ت َ دَ ] (ع مص ) جنبیدن و دویدن و پوییدن و تاختن . (ناظم الاطباء) : تا ز عدم گرد فنا برنخاست می تک و می تاز که میدان تراست . نظامی .|| لاغر شدن . کمی لاغر شدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تکیدگی و تکیده شود. || تکانیدن فرش . (ناظم ا...
-
تکیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] ta(e)kidan ۱. دویدن؛ تاختن: ◻︎ تا ز عدم گرد فنا برنخاست / میتک و میتاز که میدان تو راست (نظامی۱: ۱۶).۲. پوییدن.۳. جنبیدن.
-
تکیدن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: --------- طاری: ---------- طامه ای: (ve)takâɂan طرقی: yâhâkatmun کشه ای: ---------- نطنزی: ---------
-
واژههای مشابه
-
تُکیدَن
لهجه و گویش بختیاری
tokidan چکیدن.
-
تکیدن و تختن
فرهنگ گنجواژه
لاغرشدن؟.
-
واژههای همآوا
-
تُکیدَن
لهجه و گویش بختیاری
tokidan چکیدن.
-
جستوجو در متن
-
تکیدگی
لغتنامه دهخدا
تکیدگی . [ ت َ دَ / دِ ] (حامص ) در تداول عامه ، حالت تکیده . لاغری . رجوع به تکیدن و تکیده شود.
-
چادرتکانیدن
لغتنامه دهخدا
چادرتکانیدن . [ دَ / دُ ت َ دَ ] (مص مرکب ) خیمه برپا کردن . از اهل زبان بتحقیق پیوسته . (آنندراج ). رجوع به چادر تکیدن شود.
-
تکیده
لغتنامه دهخدا
تکیده . [ ت َ دَ / دِ ] (ن مف ) در تداول عامه ، لاغرشده . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). لاغر.باریک . کسی که گوشتش ریخته و ضعیف شده باشد. (فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). رجوع به تکیدگی و تکیدن شود.