کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکه لو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکه لو
لغتنامه دهخدا
تکه لو. [ ت َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نازلو است که در بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه واقع است و در حدود 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
واژههای مشابه
-
تُکَّه
لهجه و گویش بختیاری
tokka چکّه، قطره.
-
تَکه
لهجه و گویش تهرانی
بز نر
-
تکه تکه
فرهنگ فارسی معین
( ~. ~.) (ص مر.) قطعه قطعه ، پاره پاره .
-
تکه تکه
لغتنامه دهخدا
تکه تکه . [ ت ِک ْ ک َ / ک ِ ت ِک ْ ک ِ / ک َ ] (ص مرکب ) پاره پاره و لقمه لقمه . (ناظم الاطباء). قطعه قطعه . بریده بریده .
-
تکه تکه
دیکشنری فارسی به عربی
إرْباً إرباً
-
fragmentation 2
تکهتکه شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تجزیۀ تکمولکولی یک یون به دو یا چند تکه که معمولاً یک یون و یک تکۀ خنثی میدهد
-
forest fragmentation
تکهتکه شدن جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطعهقطعه شدن عرصههای جنگلی و ایجاد چشماندازی جدید در جنگل متـ . گسستگی جنگل
-
تکه تکه کردن
لغتنامه دهخدا
تکه تکه کردن . [ ت ِک ْ ک َ / ک ِ ت ِک ْ ک َ / ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پاره پاره کردن . (از برهان )(از فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (آنندراج ). فلان چیز را تکه تکه کرد؛ یعنی پاره پاره ساخت . (برهان ).
-
تکه تکه بهم پیوستن
دیکشنری فارسی به عربی
فسيفساء
-
تکه تکه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کتلة
-
تکه تکه اش کرد
دیکشنری فارسی به عربی
مَزَّقَهُ (أو قَطَّعَهُ) إرْباً إرباً
-
fragment ion, product ion, daughter ion
یونتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی محصول یونی که از تکهتکه شدن یک پیشسازِ یونِ محصول به دست میآید و ممکن است پایدار باشد یا به تکهتکه شدن ادامه دهد
-
تکهتراورس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← تکهریلبند