کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکه تکه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تکه تکه کردن
دیکشنری
disintegrate, disjoint, dismember, lump, shiver
-
جستوجوی دقیق
-
تکه تکه کردن
لغتنامه دهخدا
تکه تکه کردن . [ ت ِک ْ ک َ / ک ِ ت ِک ْ ک َ / ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پاره پاره کردن . (از برهان )(از فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (آنندراج ). فلان چیز را تکه تکه کرد؛ یعنی پاره پاره ساخت . (برهان ).
-
تکه تکه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کتلة
-
واژههای مشابه
-
تُکَّه
لهجه و گویش بختیاری
tokka چکّه، قطره.
-
تَکه
لهجه و گویش تهرانی
بز نر
-
forest fragmentation
تکهتکه شدن جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطعهقطعه شدن عرصههای جنگلی و ایجاد چشماندازی جدید در جنگل متـ . گسستگی جنگل
-
fragment ion, product ion, daughter ion
یونتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی محصول یونی که از تکهتکه شدن یک پیشسازِ یونِ محصول به دست میآید و ممکن است پایدار باشد یا به تکهتکه شدن ادامه دهد
-
تکهتراورس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← تکهریلبند
-
clip 1, film clip
تکهفیلم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] قطعهای از فیلم یا برنامۀ ویدئویی که از آن در برنامۀ تلویزیونی یا فیلم استفاده میشود متـ . تکهویدئو
-
frog 2
تکۀ مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بخش مرکزی سوزن که عبور چرخهای قطار را از خطی به خط دیگر امکانپذیر میکند
-
تکهویدئو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ← تکهفیلم
-
تِکه گدایی
لهجه و گویش تهرانی
لقمه گدایی
-
three-piece can
قوطی سهتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قوطی متشکل از سه قسمت در و بدنه و ته
-
piecewise continuous function
تابع تکهایپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی مانند که بر بازهای فشرده پیوسته است، بهجز احتمالاً در تعدادی متناهی از نقاط این بازه که در آنها حد چپ و راست دارد
-
piecewise linear function
تابع تکهایخطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی پیوسته بر [a,b] که نمودار آن از تعدادی متناهی قطعهخط تشکیل شده است