کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکمکم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکمکم
لغتنامه دهخدا
تکمکم . [ ت َ ک َ ک ُ ] (ع مص ) کلاه گرد پوشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پوشیدن کُمَّة و آن قلنسوه ٔ مدور است . (از اقرب الموارد). || فروشدن در جامه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || فروپوشیدن سر را. ...
-
جستوجو در متن
-
متکمکم
لغتنامه دهخدا
متکمکم . [ م ُ ت َ ک َ ک ِ ] (ع ص ) کلاه گرد پوشیده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به تکمکم شود.