کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکمر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تکمر
/tokmar/
معنی
= تکمار
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکمر
لغتنامه دهخدا
تکمر. [ ت ُ م َ ] (اِ) مخفف تکمار است و آن تیری باشد بی پیکان و بجای پیکان گرهی از چوب و استخوان دارد. (برهان ). مخفف تکمار است . (آنندراج ). تکمار. (ناظم الاطباء). تیری معروف که برای مرغانش فرستند. عامه تکه گویندش . (شرفنامه ٔ منیری ). رجوع به تکه و...
-
تکمر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tokmar = تکمار
-
جستوجو در متن
-
تگمر
لغتنامه دهخدا
تگمر. [ ت ُ م َ ] (اِ) تیر تخمار است و آن تیری باشد که بجای پیکان گرهی از چوب دارد. (برهان ). تیری بود معروف که آن را عامه تکه گویند. (فرهنگ جهانگیری ). تُکمار تیری است معروف که عامه تکه گویند. (فرهنگ رشیدی ). تکمر و تخمار. (ناظم الاطباء). رجوع به تک...
-
تکمار
لغتنامه دهخدا
تکمار. [ ت ُ ] (اِ) بمعنی تخمار است و آن تیری باشد بی پیکان و بجای پیکان گرهی دارد. (برهان ) (ازانجمن آرا) (از آنندراج ). و آنرا تُکمُر نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج ). تیری است بی پیکان که بجای پیکان گرهی بشکل تخم کبوتر دارد و از آن او را تخمار...