کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکلان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تکلان
معنی
(تَ) [ ع . ] (مص م .) اعتماد کردن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکلان
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) اعتماد کردن .
-
تکلان
لغتنامه دهخدا
تکلان . [ ت ُ ] (ع اِ) عجزنمایی و کارسپردگی بر دیگری . اسم است توکل را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اعتماد و توکل . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). اسم است از اتکال بمعنی اعتماد و تفویض . (از اقرب الموارد) : و هو المستعان و علیه التکلان . (گلستان ). رج...
-
جستوجو در متن
-
تکلة
لغتنامه دهخدا
تکلة. [ ت ُ ل َ] (ع اِ) تکلان . (ناظم الاطباء). رجوع به تکلان شود.