کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکشمشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکشمشی
لغتنامه دهخدا
تکشمشی . [ ت ِ ش ِ م ِ ] (مغولی ، اِ) پیش کش گذرانیدن وزمین بوسی که در خدمت سلاطین بعمل آید. (سنگلاخ ص 158).تکشیمشی . تکشیمیشی . (ناظم الاطباء) : تعظیم و سلام متواضعانه و هر چیز تحفه ای که بحضور پادشاه تقدیم کنند. (ناظم الاطباء): نظام الملک به تکمش ش...
-
جستوجو در متن
-
تکشیمشی
لغتنامه دهخدا
تکشیمشی . [ ت َ م ِ ] (اِ) تکشمشی . (ناظم الاطباء). رجوع به تکشمشی و تکشمیشی شود.
-
تکشیمیشی
لغتنامه دهخدا
تکشیمیشی . [ ت ِ ] (اِ) تکشمشی . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ قبل و تکشمشی و تکشمیشی شود.
-
تکیشمیشی
لغتنامه دهخدا
تکیشمیشی . [ ت َ ] (اِ) تکشمشی . (ناظم الاطباء). رجوع به تکشمشی و تکشمیشی شود.
-
تکشمیشی
لغتنامه دهخدا
تکشمیشی . [ ت ِ ش ِ ] (مغولی ، اِ) تکشمشی : دیگر از اکابر و معارف که بسبب سرما و برف در راه مانده بودند دررسیدند و شرف تکشمیشی یافت . (جهانگشای جوینی ). و رکن الدین جز این خزاین که در میمون دزداشت لایق تکشمیشی پادشاه چیزی که در آن خیری باشد. (جهانگشا...
-
تکشمیشی کردن
لغتنامه دهخدا
تکشمیشی کردن . [ ت ِ ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیش کش گذراندن و زمین بوسی سلاطین و امراء کردن : فرمان شد تا هم در آن موضع در مصاحبت پادشاهزادگان ... تکشمیشی کردند. (جهانگشای جوینی ). ارکان حضرت ... او را مجال آن نبود که قدم تقدیم برگیرند... مگر آن کس ک...
-
پوربهای جامی
لغتنامه دهخدا
پوربهای جامی . [ ب َی ِ ] (اِخ ) از شعرای معروف خراسان ، مردی مستعد و فاضل بود. آباء و اجداد او قضات ولایت جام بوده اند و اومردی خوش طبع بود، بدین پایه سر فرو نیاورد، و همواره با مستعدان نشستی و بیشتر اوقات ، در هرات روزگار گذرانیدی . وی شاگرد مولانا...