کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکایل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکایل
لغتنامه دهخدا
تکایل . [ ت َ ی ُ ] (ع مص ) بیکدیگر پیمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). متکایل نعت است ازآن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || خلاف و معارضه نمودن در دشنام ، یقال : هما یتکایلان . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطب...
-
جستوجو در متن
-
متکایل
لغتنامه دهخدا
متکایل . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) کسی که معارضه میکند در دشنام و ملامت مر دیگری را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از فرهنگ جانسون ). || به یکدیگر پیماینده . (آنندراج ). کیل پیماینده مر همدیگر را. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ) (از...
-
تواهق
لغتنامه دهخدا
تواهق . [ ت َ هَُ ] (ع مص ) برابر گردیدن قوم در کردار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || با هم رفتن شتران . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تسایر. و در الاساس : کشیدن گردنها در حرکت و تباری کردن در آن . (از اقرب...