کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکاور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تکاور
/takāvar/
معنی
۱. (نظامی) کسی که آموزشهای دشواری برای جنگ و حملههای غافلگیرانه را گذرانده باشد؛ کماندو.
۲. = تگاور
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. پیکارگر، جنگاور، جنگی، دلاور، رزمنده، مبارز، نبرده
۲. تازنده، دونده
۳. تیزرفتار، اسب تندرو
دیکشنری
attacker, commando, raider, ranger, spearhead
-
جستوجوی دقیق
-
تکاور
فرهنگ نامها
(تلفظ: takāvar) (= تگاور) ، تیزتک ؛ (در نظام) مأمور عملیات ویژه در ارتش .
-
تکاور
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیکارگر، جنگاور، جنگی، دلاور، رزمنده، مبارز، نبرده ۲. تازنده، دونده ۳. تیزرفتار، اسب تندرو
-
commando
تکاور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سرباز یا افسر یا درجهداری که پس از پذیرفته شدن در آزمایش ورودی، آموزش خاصی را برابر برنامۀ تفصیلی با موفقیت بگذراند؛ این دورۀ آموزشی شامل نقشهخوانی، کار با قطبنما، اطلاعات رزمی، ارتباط و مخابرات، زنده ماندن در شرایط سخت، گریز و فرار، ...
-
تکاور
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ) (ص مر.) 1 - دونده . 2 - اسب تندرو. 3 - افراد ورزیده و آموزش دیدة نظامی برای عملیات جنگی .
-
تکاور
لغتنامه دهخدا
تکاور. [ ت َ وَ ] (نف مرکب ) بمعنی تک آورنده باشد یعنی حیوانات رونده و دونده عموماً و بمعنی اسب و شتر باشد که عربان فرس و جمل گویند خصوصاً. (برهان ) (آنندراج ). ستور رونده ٔ خوشرفتار عموماً و اسب و اشتر خوشرفتار خصوصاً. (ناظم الاطباء). از: تک +آور (آ...
-
تکاور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تگاور› takāvar ۱. (نظامی) کسی که آموزشهای دشواری برای جنگ و حملههای غافلگیرانه را گذرانده باشد؛ کماندو.۲. = تگاور
-
تکاور
دیکشنری فارسی به عربی
مغوار
-
واژههای مشابه
-
تکاوچ - تکاور
واژهنامه آزاد
ت َ کا و َ چ:(تَکا)در لغت نامه دهخدا در ردیف حرف (ت) به معنی (عاشق) ثبت شده ، مثل تکاور یا تکاوچ (و) به معنای حرف ربط است ، و ( چ ) و یا ( ج ) به معنای تند رو هر کدام در ردیف خود ثبت شده اند ، و ( ر ) به معنای جنگ است
-
جستوجو در متن
-
مغوار
دیکشنری عربی به فارسی
تکاور
-
commandos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کماندو ها، تکاور
-
commando
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کماندو، تکاور
-
Navy SEAL
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکاور دریایی
-
single-foot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تک پا، تک روی، اسب تک رو، تکاور