کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تپنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تپنده
لغتنامه دهخدا
تپنده . [ ت َ پ َ دَ / دِ ] (نف ) از تپیدن . رجوع به طپنده و تپیدن شود.
-
واژههای مشابه
-
pulsating star, pulsating variable star, pulsating variable
ستارۀ تپنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ستارۀ متغیری (variable stars) که براثر انبساط و انقباض، نور آن تغییر میکند
-
واژههای همآوا
-
طپنده
لغتنامه دهخدا
طپنده . [ طَ پ َ دَ / دِ ] (نف ) که بطپد. مضطرب . خافق . طپان . تپنده .
-
جستوجو در متن
-
palpitating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلتنگ، تپنده
-
Alpha Cygni star
ستارۀ رَدْفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] هریک از ستارههای متعلق به ردۀ اَبَرغولهای تپنده و متغیر
-
خافق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] xāfeq ۱. لرزنده.۲. جنبنده.۳. تپنده.
-
طپان
فرهنگ فارسی معین
(طَ) 1 - (ص فا.) تپنده . 2 - (حامص .) بی قرار، مضطرب .
-
طپنده
لغتنامه دهخدا
طپنده . [ طَ پ َ دَ / دِ ] (نف ) که بطپد. مضطرب . خافق . طپان . تپنده .
-
ضوارب
لغتنامه دهخدا
ضوارب . [ ض َ رِ ](ع ص ، اِ) ج ِ ضارب . (منتهی الارب ). زننده و تپنده .- عروق ضوارب ؛ شرائین .- عروق غیرضوارب ؛ اورده . رگ .