کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تِلِپ و تِلِپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تِلِپ و تِلِپ
فرهنگ گنجواژه
صدای افتادن .
-
واژههای مشابه
-
تلپ
فرهنگ فارسی معین
(تِ لِ) (ص .) 1 - تالاپ . 2 - ویژگی آن که خود را به دیگران تحمیل می کند. ؛~شدن سربار شدن .
-
تلپ
لغتنامه دهخدا
تلپ . [ ت َ ل َ ] (اِ صوت ) رجوع به تالاپ شود.
-
صدای تلپ تلپ
دیکشنری فارسی به عربی
مجموعة
-
تلپ تولم
لغتنامه دهخدا
تلپ تولم . [ ت ِ ل ِ ت ُ ل ِ ] (اِخ ) برطبق روایت ژوستن ، در تقسیم ممالک اسکندر حکومت پارس به وی رسید. رجوع به ایران باستان ج 3 ص 1969 شود.
-
صدای تلپ
دیکشنری فارسی به عربی
خبطة , فشل
-
با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
خبطة
-
باصدای تلپ افتادن
دیکشنری فارسی به عربی
فشل
-
جستوجو در متن
-
تالاپ تالاپ
لغتنامه دهخدا
تالاپ تالاپ . (اِ صوت ) صدای برخوردن کفش در گل و لای یا طنین دست و پا زدن انسان یا حیوانی در آب . تَلَپ یا تُلُپ یا تِلِپ .