کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تِرِقَّصْت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تِرِقَّصْت
لهجه و گویش گنابادی
tereghghast در گویش گنابادی یعنی پرتاب شدن ، ترکیدن ، تَرَک خوردن
-
واژههای مشابه
-
ترقصت
واژهنامه آزاد
(گنابادی) تِرِقَّصْت؛ پرتاب شدن، ترکیدن، تَرَک خوردن.
-
واژههای همآوا
-
ترقصت
واژهنامه آزاد
(گنابادی) تِرِقَّصْت؛ پرتاب شدن، ترکیدن، تَرَک خوردن.
-
جستوجو در متن
-
ترقص
لغتنامه دهخدا
ترقص . [ ت َ رَق ْ ق ُ ] (ع مص ) بلند شدن و برآمدن و پست گردیدن و فروشدن (ضد). (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بلند شدن و پست گردیدن . (از اقرب الموارد). بلند شدن و پست گردیدن بسرعت . (از المنجد): اذا ترقصت المفازة غادرت ؛ ای ارتفعت و انخفض...
-
شیاطین
لغتنامه دهخدا
شیاطین . [ ش َ ] (ع اِ) ج ِ شیطان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ابوشفقل ، ابولیلی ، ابوشفشاف ، ابناعیان از کنیه های اوست . (ترجمان جرجانی ) (دهار) (یادداشت مؤلف ). شیطانها. دیوها و جنها. (ناظم الاطباء). رجوع به شیطان شود : تا بدانگ...