کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تُکى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تُکى
لهجه و گویش بختیاری
toki کمى، مقدار کمى .
-
واژههای مشابه
-
تکی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنها ۲. به تنهایی
-
تکی
لغتنامه دهخدا
تکی . [ ت ِک ْ کی ] (ع ص نسبی ) شلواربندفروش و شلواربندباف . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء).
-
single burial
تدفین تکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تدفینی که در آن تنها یک جسد باشد
-
زندان تکی
دیکشنری فارسی به عربی
خلية
-
پُش تِکى
لهجه و گویش بختیاری
poš-teki مُتکا، پشتى.
-
single room supplement
هزینۀ اتاقتکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هزینۀ اضافی اقامت در یک اتاق دونفره یا بیشتر بدون هماتاقی
-
single tonguing
زبانزنی تکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] در نواختن سازهای بادی، سادهترین شکل استفاده از زبان برای ایجاد جملهبندی که با یک یا چند بار استفاده از واجِ «ت» صورت میگیرد
-
جستوجو در متن
-
tachi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکی
-
Takayasu's arteritis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرتروز تکی ساو
-
لِنگی
لهجه و گویش تهرانی
تکی ،درب یک لنگه
-
انفرادی
واژگان مترادف و متضاد
تکی، تنهایی، فرادا، فردی ≠ جمعی
-
solitaires
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پادشاهان، بازی یک نفره، تک بازی، نگین تکی