کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَپ حباب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
pulse width modulation, pulse duration modulation
مدولهسازی پهنای تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی مدولهسازی که در آن نشانک/ سیگنال مدولهساز، پهنای تَپ/ پالس را تغییر میدهد متـ . مدولهسازی پهنای پالس
-
pulse modulation
مدولهسازی تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی مدولهسازی که در آن، مشخصۀ تَپی/ پالسی توسط نشانک/ سیگنال مدولهساز تغییر داده میشود، مانند مدولهسازی بسامد تَپ/ پالس و مدولهسازی فاز تَپ/ پالس متـ . مدولهسازی پالس
-
sync pulse generator, SPG, sync motor, sync-signal generator, sync generator, synchronizing generator
مولد تَپ همگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مولدی الکترونیکی که ازطریق ایجاد تپهای همگاهی تصویر دوربینهای تلویزیونی را با تصویر گیرندههای تلویزیونی هماهنگ میکند
-
pulse duration distortion
اعوجاج پهنای تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تفاوت پهنای تَپ/ پالس در دو نقطۀ مختلف خط انتقال براثر تغییر شکل تَپ/ پالس متـ . اعوجاج پهنای پالس
-
pulse-height analyser
تحلیلگر ارتفاع تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ابزاری الکترونیکی که تَپها/ پالسهای مختلف را دریافت و آنها را برحسب ارتفاعشان دستهبندی میکند متـ . تحلیلگر بسکاناله multichannel analyser
-
pulse fall time
زمان اُفت تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مدتزمانی که طول میکشد تا تَپ/ پالس از اوج دامنۀ خود، مثلاً نود درصد، به دامنۀ پایینتری، مثلاً ده درصد، تنزل یابد متـ . زمان افت پالس
-
pulse rise time
زمان خیز تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مدتزمانی که طول میکشد تا تَپ/ پالس از حداکثر دامنۀ خود، مثلاً ده درصد، به دامنۀ بالاتری، مثلاً نود درصد، صعود کند متـ . زمان خیز پالس
-
pulse repetition frequency, pulse repetition rate
بسامد تکرار تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تعداد تَپ/ پالس در یک واحد زمان مشخص متـ . بسامد تکرار پالس
-
binary pulsar, binary pulsar system
دوتایی تَپاختری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] منظومهای دوتایی از یک تَپاختر و یک ستاره که به دور یکدیگر میگردند
-
pulse repetition interval, pulse repetition period, pulse interval
بازۀ تکرار تپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فاصلۀ زمانی بین یک تَپ/ پالس و تَپ/ پالس بعدی متـ . بازۀ تکرار پالس
-
pulse train duration
پهنای قطار تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] بازهای زمانی در هر تَپ/ پالس که از تَپ/ پالس زمان خیز تا آغاز زمان فرود سپری میشود متـ . پهنای قطار پالس
-
pulse-height spectrum
طیف ارتفاع تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] طیف حاصل از توزیع ارتفاع تَپها/ پالسها برحسب طولِموج یا انرژی تابش
-
تپ و تروپ
فرهنگ گنجواژه
صدای مهیب.
-
تِپ و توپ
فرهنگ گنجواژه
صدای انفجار و صدای مهیب.
-
جستوجو در متن
-
پالس حباب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← تَپ حباب