کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَپجت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
low level jet, LLJ
جت ترازپایین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یک جریان جتی که در 2 تا 3 کیلومتری پایین وَردسپهر دیده میشود متـ . جریان جتی ترازپایین low level jet stream
-
exit jet
جت خروجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← جت برونشارشی
-
barrier jet
جت سدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جتی در سمت بادخور کوهستان که به موازات آن میوزد
-
heavy jet
جت سنگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← هواگَرد سنگین
-
Somali jet
جت سومالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جت جنوبی شرقی ترازپایین در ماههای تابستانی بر روی دریای عرب در نزدیکی ساحل سومالی
-
nocturnal jet
جت شبانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جت ترازپایینی که معمولاً در شب رخ میدهد
-
thermal jet
جت گرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقهای در جوّ که در آن خطوط همدما یا همضخامت نزدیک هم قرار دارند
-
jet assist
جتیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] نیروی رانش کمکی علاوه بر موتور اصلی
-
turbojet, turbojet engine
توربینجت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سادهترین نوع توربین گازی که شامل فشردهساز و محفظۀ احتراق و توربین است و هوای ورودی در آن پس از سوختن بهسرعت از انتهای موتور خارج میشود
-
jet streak
رگۀ جت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← هستۀ جریان جتی
-
جت حافر
لغتنامه دهخدا
جت حافر. [ ج ِ ] (اِخ ) یکی از شهرهای زبولون است که در اراضی حافر واقع بود. (اول پادشاهان 4:10). و بعضی گمان برده اند که موضعش همان مزرعه المشهد میباشد که بمسافت دو میل بطرف شرقی سفوریه واقع شده ومسقطالرأس یونس نبی باشد. (از قاموس کتاب مقدس ).
-
جت حافر
لغتنامه دهخدا
جت حافر. [ ج ِ ] (عبری ، اِ مرکب ) به عبری فشردن گاه چاه . (دوم پادشاهان 14:25) (از قاموس کتاب مقدس ).
-
احشام جت
لغتنامه دهخدا
احشام جت . [ اَ ؟ ] (اِخ ) قریه ای است به دوفرسنگی شمالی برازجان . (فارسنامه ).
-
خشم جت
لغتنامه دهخدا
خشم جت . [ خ َ ج َ ] (اِخ ) همان احشام جت است در فارس . (از فارسنامه ابن بلخی ).
-
waterjet/ water jet, hydrojet propulsion
آبجت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی سامانۀ رانش در شناورها که در آن پروانهای آب را با فشار از درون افشانکها عبور میدهد و باعث حرکت شناور میشود