کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tohr ۱. پاک شدن از آلودگی؛ پاکی؛ طهارت.۲. (فقه) مدت پاکی زن؛ مدت بین دو حیض.۳. [مجاز] دوری از گناه.
-
طَهِّرْ
فرهنگ واژگان قرآن
پاکيزه کن - طاهر کن
-
جستوجو در متن
-
tahr
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهر
-
قهر
فرهنگ فارسی معین
و تهر ( ~ُ تَ) (ص .) (عا.) قهر توأم با خشم و اعتراض .
-
حسان بن ثابت
لغتنامه دهخدا
حسان بن ثابت . [ حَس ْ سا ن ِ ن ِ ب ِ ] (اِخ ) ابن المنذربن حرام بن عمروبن زیدبن مناةبن عدی بن عمروبن مالک بن النجار الانصاری الخزرجی ثم النجاری . مادرش فُرَیعَة دختر خالدبن حبیش بن نوذان بن عبدودبن زیدبن ثعلبه بن الخزرج بن کعب بن ساعد خزرجیه است . و...