کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَنزِيلُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تَنزِيلُ
فرهنگ واژگان قرآن
نازل کردن تدريجي-فرو فرستادن تدريجي(فرق ميان انزال و تنزيل اين است که انزال به معناي نازل کردن دفعي و يک پارچه است ، و تنزيل به معناي نازل کردن تدريجي است )
-
واژههای مشابه
-
تنزیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. ربا، ربح، فرع، مرابحه، نزول ۲. فرودآیی، ۳. نازل شدن، ۴. نازل کردن، فرو فرستادن
-
تنزیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) فرود آوردن . 2 - مرتب ساختن . 3 - (اِ.) قرآن . 4 - سودی که به پول وام داده تعلق گیرد، پولی که از مبلغ برات یا سفته پیش از سررسید کسر می کنند.
-
تنزیل
لغتنامه دهخدا
تنزیل . [ ت َ ] (اِخ ) قرآن مجید. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کتاب خدای تعالی که پیغامبرخاتم آورد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی خداوند امر وخداوند نهی . فردوسی .شور است چو دریا بمثل ظاهر تنزیل تأویل چو لو...
-
تنزیل
لغتنامه دهخدا
تنزیل . [ ت َ ] (ع مص ) فروفرستادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد) : و قرآناً فرقناه لتقرأه ُ علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلاً. (قرآن 17 / ...
-
تنزیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] tanzil ۱. سود؛ بهره.۲. [مجاز] = قرآن۳. (اسم مصدر) پرداخت وجه برات یا سفته قبل از سررسید آن و کسر مبلغی از آن به عنوان سود.۴. (اسم مصدر) فروفرستادن.۵. (اسم مصدر) پایین آوردن.۶. (اسم مصدر) [قدیمی] وحی.
-
تنزیل
دیکشنری فارسی به عربی
اهتمام
-
ترقی و تنزیل
دیکشنری فارسی به عربی
تقلب
-
جستوجو در متن
-
downgrading
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افت تحصیلی، تنزیل رتبه
-
ربا
واژگان مترادف و متضاد
تنزیل، ربح، سود، فایده، مرابحه، نزول
-
usuries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رحمتها، رباخواری، حرام خواری، تنزیل خواری
-
fluctuations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسانات، نوسان، تغییر، ترقی و تنزیل، بی ثباتی
-
bank discount
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخفیف بانک، تنزیل بانکی، تخفیف بانکی