کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَقّه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تَقّه
لهجه و گویش تهرانی
صدای ضربه، ضربه
-
واژههای مشابه
-
تقه
لغتنامه دهخدا
تقه . [ ت ُ ق ِ ] (اِ) تکمه و حلقه ٔ کمربند. (ناظم الاطباء).
-
clicker
تقهزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] افزارهای که بر روی کمان دوخم نصب میشود تا کمانگیر متوجه شود که کمان را به اندازۀ کافی کشیده است
-
تقه زدن
لهجه و گویش تهرانی
بی سیرت کردن
-
tap density
چگالی تقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] چگالی ظاهری پودر یا مادۀ گردالهای (granulated material) هنگامیکه ظرف حاوی مواد در شرایط معیار تحت ارتعاش یا ضربه قرار بگیرد
-
واژههای همآوا
-
تقه
لغتنامه دهخدا
تقه . [ ت ُ ق ِ ] (اِ) تکمه و حلقه ٔ کمربند. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
توقه
لغتنامه دهخدا
توقه . [ ق َ / ق ِ ] (اِ) تقه و تکمه و حلقه ٔ کمربند و خلخال . (ناظم الاطباء).
-
چقه
لغتنامه دهخدا
چقه . [ چ ِق ْ ق َ ] (اِ) در تداول مردم شوشتر نام بازیی است کودکانه که پاره ای سفال را بر پشت یا کف دست نهند به هوا اندازند وبگیرند. (لغت محلی شوشتر- خطی ). || (اِ صوت ) در اصطلاح اهالی شوشتر صدا و آوایی که از خوردن دو چیز بیکدیگر برآید. (لغت محلی شو...