کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَقَلُّبَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تغلب
لغتنامه دهخدا
تغلب . [ ت َ ل ِ ] (اِخ ) احمد مکنی به ابوالعباس از اعاظم علما و پرهیزکاران و امام کوفه بود. در سال 290هَ . ق . در بغداد درگذشت . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
تغلب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] taqallob ۱. غالب شدن؛ چیره شدن و دست یافتن به چیزی؛ پیروزی یافتن.۲. چیرگی.
-
تقلب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] taqallob ۱. در کاری به سود خود و زیان دیگری تصرف کردن.۲. نادرستی و دغلی.۳. [قدیمی] برگشتن از حالی به حالی؛ دگرگون شدن.
-
تُقَلَّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
دگرگون مي شود
-
جستوجو در متن
-
comprizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب کردن
-
cleping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب کردن
-
squatterproof
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب
-
dubitation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب
-
counterpropaganda
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضد تقلب
-
blamability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب
-
counterfeisance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب
-
quacking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب کردن
-
uncounterfeit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون تقلب
-
circumstantiation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب
-
cheatee
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب