کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَطَّلِعُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تَطَّلِعُ
فرهنگ واژگان قرآن
مطلع می شوی (در عبارت "تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ") -برآید و چیره شود(در جمله "تَطَّلِعُ عَلَى ﭐلْأَفْئِدَةِ " ،اطلاع و طلوع بر هر چيز به معناي اشراف بر آن چيز ، و ظاهر شدن آن است )
-
واژههای مشابه
-
تطلع
لغتنامه دهخدا
تطلع. [ ت َ طَل ْ ل ُ ] (ع مص ) چشم داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). پیوسته در چیزی نگریستن و انتظار کردن . || واقف و آگاه شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خرامیدن . (منتهی ...
-
تطلع
دیکشنری عربی به فارسی
دم زني , تنفس , استنشاق , اه , ارزو , عروج , تلفظ حرف ح از حلق , شهيق
-
تَطْلُعُ
فرهنگ واژگان قرآن
طلوع مي کند(مؤنث)
-
واژههای همآوا
-
تتلع
لغتنامه دهخدا
تتلع. [ ت َ ت َل ْ ل ُ ] (ع مص ) گردن یازیدن از بهر برخاستن و در پیش شدن . (تاج المصادر بیهقی ). تتالع فی مشیة اذا مد عنقه و رفع رأسه و کذلک تتلع. (تاج العروس ج 5 ص 299).
-
تطلع
لغتنامه دهخدا
تطلع. [ ت َ طَل ْ ل ُ ] (ع مص ) چشم داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). پیوسته در چیزی نگریستن و انتظار کردن . || واقف و آگاه شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خرامیدن . (منتهی ...
-
تَطْلُعُ
فرهنگ واژگان قرآن
طلوع مي کند(مؤنث)
-
جستوجو در متن
-
عروج
دیکشنری فارسی به عربی
تطلع
-
تلفظ حرف ح از حلق
دیکشنری فارسی به عربی
تطلع
-
دم زنی
دیکشنری فارسی به عربی
تطلع , تنفس
-
تنفس
دیکشنری فارسی به عربی
تطلع , تنفس , عتلة
-
استنشاق
دیکشنری فارسی به عربی
استنشاق , الهام , تطلع , هواء