کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَأْتِيَهُم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تَأْتِيَهُم
فرهنگ واژگان قرآن
به سراغشان بيايد
-
واژههای مشابه
-
تَأْتِيهِم
فرهنگ واژگان قرآن
به سراغشان آمد
-
مَا تَأْتِيهِم
فرهنگ واژگان قرآن
نزدشان نيامد
-
لَا تَأْتِيهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
نزد آنان نمی آمدند (چون در عبارت "إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ " بعد از" إذ "آمده ماضی ،معنی شده است)
-
واژههای همآوا
-
تَأْتِيهِم
فرهنگ واژگان قرآن
به سراغشان آمد
-
جستوجو در متن
-
بِأَنَّهُ
فرهنگ واژگان قرآن
به اين (دليل) که آن (در عبارت " ذَ ٰلِکَ بِأَنَّهُ کَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِـﭑلْبَيِّنَاتِ:آن (عقوبت و عذاب درد ناک )به سبب آن است که پيامبرانشان همواره دلايل روشن برايشان آوردند ...")
-
شرع
لغتنامه دهخدا
شرع . [ ش ُرْ رَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شارع . شارعة. یقال : ابل شُرَّع و رماح شُرَّع . (از ناظم الاطباء). رجوع به شارع و شارعة شود. || ماهی سردروادارنده . (منتهی الارب ): حیتان شُرَّع ؛ ماهی هائی که سرها را بلند کرده اند. (ناظم الاطباء). || به کنار آب آین...
-
بهت
لغتنامه دهخدا
بهت . [ ب َ / ب َ هََ ] (ع مص ) دروغ بستن بر کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ناگاه گرفتن . || غالب شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || متحیر گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ن...
-
مُنفَکِّينَ
فرهنگ واژگان قرآن
جدا شده ها (کلمه منفکين از ماده انفکاک است ، که به معناي جدايي دو چيز است که به شدت به هم متصل بودهاند ، و عبارت "لَمْ يَکُنِ ﭐلَّذِينَ کَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ ﭐلْکِتَابِ وَﭐلْمُشْرِکِينَ مُنفَکِّينَ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ ﭐلْبَيِّنَةُ " يعني سنت الهي دس...
-
عقیم
لغتنامه دهخدا
عقیم . [ ع َ ] (ع ص ) رجل عقیم ؛ مرد که فرزند نشود او را. ج ، عُقَماء و عِقام و عَقْمی ̍. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نازاینده ، خواه مرد باشد خواه زن ، در این لفظ مذکر و مؤنث برابر است ؛ و مرد عقیم آن است که نطفه ٔ او قابل زرع نباشد. (غیاث...
-
اصحاب السبت
لغتنامه دهخدا
اصحاب السبت . [ اَ بُس ْ س َ ] (اِخ ) یاران روز شنبه که قومی از بنی اسرائیل بودند. حق تعالی امر کرد که روز شنبه ماهیان صید نکنند، اتفاقاً در آن روز ماهیان بسیار جمع میشدند، ایشان حیله کرده ماهیان را در همان آب بند میکردند و بروز یکشنبه میگرفتند، چون ...