کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توکاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توکاف
لغتنامه دهخدا
توکاف . [ ت َ ] (ع مص ) چکیدن سقف خانه وجز آن از باران و همچنین اشک از چشم . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
توکف
لغتنامه دهخدا
توکف . [ ت َ وَک ْ ک ُ ] (ع مص ) بازعهد بستن و تیمار داشتن . یقال : هو یتوکف لهم ؛ ای یتعدهم و ینظر فی امورهم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || چشم داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). چشم داشتن خیر ونیکوئی را. (من...