کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تون بتون،تون بتون شده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
تون بتون،تون بتون شده
لهجه و گویش تهرانی
آواره و سرگردان، عبارتی نفرینآمیز(تون حمام زمستان جای بیخانمانها بوده)
-
جستوجو در متن
-
بتونی
واژگان مترادف و متضاد
ساخته شده از بتون
-
اسکلت
فرهنگ فارسی معین
(اِ کِ لِ) [ فر. ] ( اِ.) 1 - داربست یا چارچوبی از استخوان های مربوط به هم که به بدن جانوران شکل می بخشد، استخوان - بندی (فره ). 2 - (عا.) بسیار لاغر. 3 - چهار - چوب . 4 - استخوان بندی تحمل کنندة بار ساختمان . ؛ ~ بتونی ویژگی ساختمانی با اسکلت سا...
-
هوتون - اوتون
واژهنامه آزاد
او تنها است - او تون ها است - اشاره به خدای یکتا - اوتون یک نام ایرانی ، پارسی ، پهلوی و لری بختیاری است که در هنگام ورود اعراب به ایران بصورت هوتون خوانده شده است که آمیخته ای از زبان فارسی و ایرانی می باشد.
-
کوهستان
لغتنامه دهخدا
کوهستان . [ هَِ ] (اِخ ) نام ولایتی است از خراسان که آن را کهستان هم می گویند و معرب آن قهستان است و به تعریب اشتهار دارد. (برهان ). قهستان . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). این ناحیه که در قسمت جنوب خراسان کنونی است ، شامل بیرجند و طبس و قاین و ...
-
مظهرعلی
لغتنامه دهخدا
مظهرعلی . [ م َ هََ ع َ ] (اِخ ) سید ابراهیم اصلش از تون و طبس خراسان و در اصفهان تحصیل می کرد. مردی فاضل بود گویند بکند جذبه ٔ نورعلی شاه اصفهانی مقید شده دست ارادت در دامانش زده است و در اندک وقتی ترقی کلی نمود و به کمال مرتبه ٔ حق الیقین رسید. آخر...
-
بیرون
لغتنامه دهخدا
بیرون . (اِخ ) مولد ابوریحان در بیرون خوارزم بود نه به سند و نه به تون و چنانکه یاقوت در معجم الادباء آرد، بیرون کلمه ای است فارسی و بمعنی خارج و بر است و گوید از بعضی فضلا پرسیدم او گمان برد که چون توقف ابوریحان در مولد خود خوارزم مدت کمی بود از این...
-
پینانگ
لغتنامه دهخدا
پینانگ . (اِخ ) یا پولو پینانگ . جزیره ای است در مقابل ساحل غربی از شبه جزیره ٔ مالاکا. انگلیسها نام جزیره ٔ پرنس دگال بوی داده اند. در 600 هزارگزی شمال غربی سنگاپور. و ساحل لسلی در روبروی این جزیره و هر دو در شمار مستعمرات انگلیس اند. در بین پنج درج...
-
سوخت
لغتنامه دهخدا
سوخت . (اِ) آنچه سوزند در تنور و بخاری و تون و مانند آن . آنچه برای سوختن و گرم کردن است . آنچه ضرور است سوختن را از نفت و هیمه و جز آن .آنچه برای گرم کردن یا پختن بکار است از هیمه و برگ خشک و سرگین و نفت و جز آن . (یادداشت بخط مؤلف ).- سوخت حمام ....
-
مسلح
لغتنامه دهخدا
مسلح . [ م ُ س َل ْ ل َ ] (ع ص ) سلاح پوشیده و شمشیربسته . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مؤدی . (منتهی الارب ). سلاح دار و صاحب سلاح . (آنندراج ). باسلاح . بااسلحه . سلاح بر تن راست کرده . آن که سلاح دارد. باساز جنگ .(یادداشت به خط مرحوم دهخد...
-
سیمان
لغتنامه دهخدا
سیمان . (فرانسوی ، اِ) سمنت . سیمان مصنوعی مخلوطی است از 40% خاک رس و 60% سنگ آهک ، که آنرادر کوره های دواری می پزند. ظرفهای پخت سیمان استوانه های دواری هستند به ارتفاع 63 متر و بقطر 2/4 متر. سیمان با شعله های زغال گرم میشود و پس از درست شدن درظرفی م...
-
جهنم
لغتنامه دهخدا
جهنم . [ ج َ هََ ن ْ ن َ ] (ع اِ) نام دوزخ . (منتهی الارب ). دار مکافات و کیفر پس از مرگ ، و آن ممنوع از صرف است . صاحب کلیات گوید: جهنم را گویند، عجمی و گویند فارسی و گویند عبرانی است و اصل آن کَهَنّام است . (اقرب الموارد). جهنم از عبری جهینون . دوز...
-
فردوس
لغتنامه دهخدا
فردوس . [ ف ِ دَ / دُو ] (اِخ ) شهر فردوس که نام قدیم آن تون است و در سر راه شوسه ٔ عمومی استان نهم و هشتم قرار گرفته یکی از شهرهای تاریخی ایران و فاصله ٔ آن نسبت به شهرهای اطراف به شرح زیر است : مشهد 426هزار گز، گناباد 72هزار گز.مختصات جغرافیایی شهر...
-
سد
لغتنامه دهخدا
سد. [ س َدد/س َ ] (از ع ، اِ)بند بسته ٔ هر چیز. حایل میان دو چیز. (مهذب الاسماء). بنایی که در جلو آب کنند. هر چیز که جلو آب گذارندتا مانع جریان شود. بازداشت و مانع. حایل و حاجز و فاصل . حد و بند. بندروغ . (ناظم الاطباء) : هم ز پیش آب حیوان سدّ ظلمت ب...