کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تولید نخستین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تولید فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← تولید دومین
-
independent production, indie 2
تولید مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] روند تهیه و تولید فیلم خارج از نظام اقتصادی سینمای رایج در هر دوره و عمدتاً با بودجهای محدود
-
post-production
پستولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] کارهای مربوط به تدوین و جلوههای ویژه که پس از اتمام فیلمبرداری اولیه بر روی فیلم صورت میگیرد
-
production assistant
دستیار تولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] دستیار تهیۀ فیلم که مجموعهای از کارهای تدارکاتی و هماهنگی تولید را انجام میدهد
-
manner of articulation
شیوۀ تولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نحوۀ عبور هوا از مجرای آوایی هنگام تولید همخوانها
-
pre-production
پیشتولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مرحلهای از فرایند تولید که در آن تمامی مقدمات و لوازم و تجهیزات تهیۀ فیلم فراهم میشود
-
production designer
طراح تولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] یکی از اعضای اصلی گروه تولید که مسئول جنبههای بصری فیلم است
-
production designing
طراحی تولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] طراحی کلیت بصری صحنههای فیلم
-
articulator
اندام تولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از اندامهای آوایی فعال و تأثیرگذار در تولید آواها متـ . فراگو
-
تولید کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انجب , جيل , صناعة , منتج , ولد
-
تولید کننده
دیکشنری فارسی به عربی
جني , منتج
-
تولید نیرو
دیکشنری فارسی به عربی
جيل
-
انحصار تولید
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِکارُ الإنْتاجِ
-
specialist production site
محوطۀ تولید تخصصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] بخشهایی از محوطههای باستانی که در آنها تولید محصول و فعالیتهای تخصصی مربوط به پیشهها و صنایع مختلف انجام میگرفته است
-
post-production supervisor
ناظر پستولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مسئول نظارت بر تمامی مراحل پس از تولید