کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تولوئن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تولوئن
/tolu(o)'en/
معنی
مایعی بیرنگ، فرّار، و قابل اشتعال که در قطران زغالسنگ وجود دارد و جهت تهیۀ مواد منفجره، دارو، و بعضی رنگها به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تولوئن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: toluène] (شیمی) tolu(o)'en مایعی بیرنگ، فرّار، و قابل اشتعال که در قطران زغالسنگ وجود دارد و جهت تهیۀ مواد منفجره، دارو، و بعضی رنگها به کار میرود.
-
جستوجو در متن
-
toluene
فرهنگ لغات علمی
تولوئن
-
toluene
فرهنگ لغات علمی
تولوئن
-
toluene
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولوئن
-
toluylene
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولوئن
-
تی ان تی
فرهنگ فارسی معین
(اِ ) [ انگ . ]T.N.T (اِ.) تری نیترو - تولوئن ؛ جسم بلورین زردرنگ ، کمی محلول در آب که مادة منفجرة بسیار قوی است .
-
دماسنج
لغتنامه دهخدا
دماسنج . [ دَ س َ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح فیزیک ) میزان الحراره . اسبابی برای اندازه گیری دما. هر یک از خواص فیزیکی یک ماده را که تابع دمای آن باشد می توان برای اندازه گیری دما بکار برد، از آن جمله است حجم یک مایع یا گاز در تحت فشار ثابت فشار یک گاز در ...