کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تولد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تولد
/tavallod/
معنی
۱. زاییده شدن.
۲. [مجاز] بهوجود آمدن چیزی از چیز دیگر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. زا، زایش،
۲. میلاد، ولادت، زادروز
۳. متولد
۴. زادن ≠ وفات
۵. پیدایش، پیدایی، ظهور ≠ افول
برابر فارسی
زایش، زادروز
فعل
بن گذشته: تولد پیدا کرد
بن حال: تولد پیدا کن
دیکشنری
birth, nativity
-
جستوجوی دقیق
-
تولد
واژگان مترادف و متضاد
۱. زا، زایش، ۲. میلاد، ولادت، زادروز ۳. متولد ۴. زادن ≠ وفات ۵. پیدایش، پیدایی، ظهور ≠ افول
-
تولد
فرهنگ واژههای سره
زایش، زادروز
-
birth
تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] خروج کامل جنین از رحم مادر بعد از هفتۀ بیستم حاملگی
-
تولد
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ لُّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) زاییده شدن . 2 - پدید آمدن ، به وجود آمدن .
-
تولد
لغتنامه دهخدا
تولد. [ ت َ وَل ْ ل ُ ] (ع مص ) پدید آمدن چیزی از چیزی . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (آنندراج ). پدید آمدن . (دهار). پیدا شدن چیزی از چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پدید آمدن چیزی از غیر آن . (از اقرب الموارد). پدید آمدن حیوانی بدون پدر و ما...
-
تولد
لغتنامه دهخدا
تولد. [ ت ُ ل ِ ] (اِخ ) به اسپانیولی تولدو و معرب آن طلیطله شهر و مرکز ولایتی است در اسپانی و بر کنار رود تاجه واقع است و 40200 تن سکنه دارد و تا سال 1560م . پایتخت اسپانی بود. قصر معروف الخضراء که در سال 1936 م . ویران گردید در این شهر قرار داشت . ...
-
تولد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tavallod ۱. زاییده شدن.۲. [مجاز] بهوجود آمدن چیزی از چیز دیگر.
-
تولد
دیکشنری فارسی به عربی
اصبح , ولادة
-
واژههای مشابه
-
birth interval
فاصلۀ تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] فاصلۀ زمانی بین تولد یک کودک و تولد کودک بعدی از همان مادر
-
birth order
مرتبۀ تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] نوبت یک تولد در زنجیرۀ زایمانهای یک مادر
-
birth rate
میزان تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تعداد تولدهای زنده به تعداد جمعیت در یک سال متـ . میزان خام تولد crud birth rate
-
تاریخ تولد
فرهنگ واژههای سره
زادروز
-
روز تولد
فرهنگ واژههای سره
زادروز
-
محل تولد
فرهنگ واژههای سره
زادبوم، زادگاه