کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توقیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
توقیر
/to[w]qir/
معنی
۱. بزرگ داشتن.
۲. بزرگ و بردبار شمردن.
۳. تعظیم و احترام.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. احترام، بزرگداشت، تعظیم، تکریم
۲. احترام گذاشتن، حرمت گذاشتن، بزرگ داشتن ≠ تحقیر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
توقیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. احترام، بزرگداشت، تعظیم، تکریم ۲. احترام گذاشتن، حرمت گذاشتن، بزرگ داشتن ≠ تحقیر
-
توقیر
فرهنگ فارسی معین
(تُ) [ ع . ] (مص م .) 1 - بزرگ داشتن ، تعظیم کردن . 2 - بردبار شمردن .
-
توقیر
لغتنامه دهخدا
توقیر. [ ت َ ] (ع مص ) به شکوه داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). شکوهمند کردن . (تاج المصادر بیهقی ). بزرگ داشتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). تبجیل و تعظیم . (اقرب الموارد). احترام . بزرگداشت ...
-
توقیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تَوقیر] [قدیمی] to[w]qir ۱. بزرگ داشتن.۲. بزرگ و بردبار شمردن.۳. تعظیم و احترام.
-
واژههای همآوا
-
توغیر
لغتنامه دهخدا
توغیر. [ ت َ ] (ع مص ) بر کینه و خشم برانگیختن کسی را. || گرم نمودن شیر و آب و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به وغیر شود.
-
جستوجو در متن
-
هتکحرمت
واژگان مترادف و متضاد
اهانت، توهین، حرمتشکنی، ، رده ≠ توقیر
-
بزرگداشت، بزرگداشت
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعزاز، اعظام، تبجیل، تجلیل، تعظیم، تکریم، توقیر، گرامیداشت، نکوداشت ≠ تحقیر ۲. احترام، حرمت، رعایت
-
تکریم
واژگان مترادف و متضاد
۱. احترام، اعظام، اکرام، بزرگداشت، تجلیل، تعظیم، توقیر، حرمت، سپاسداری، کرنش، مدح ≠ تحقیر ۲. گرامیداشتن، اکرام کردن
-
بخیزیدن
لغتنامه دهخدا
بخیزیدن . [ ب َ دَ ] (مص ) دوتا گردیدن برای تعظیم امیری . (آنندراج ). خم کردن سر برای توقیر و تعظیم . (ناظم الاطباء).
-
احترام
واژگان مترادف و متضاد
آبرو، اعتبار، اعزاز، اکرام، بزرگداشت، پاس، تجلیل، تعظیم، تکریم، توقیر، حرمت، رعایت، عز، عزت، کرنش ≠ احتقار، خوارداشت
-
کرامت یاب
لغتنامه دهخدا
کرامت یاب . [ ک َ م َ ] (نف مرکب ) کرامت یابنده . بزرگواری و عزت و نواخت و توقیر یابنده : صاحب عادل کبیر کریم که کرامند از او کرامت یاب .سوزنی .
-
عرش جناب
لغتنامه دهخدا
عرش جناب . [ ع َ ج َ ] (ص مرکب ) بلندآستان . که آستانی به بلندی عرش دارد. عنوانی که پس از نام صاحب مقامی آرند توقیر و بزرگداشت او را : تخت زین پایه گشت عرش جناب .طالب کلیم (از آنندراج ).
-
شکفت
لغتنامه دهخدا
شکفت . [ ش ُ ک ُ ] (اِ) کرامت . معجزه . || احترام . توقیر. تعظیم . || ترس . بیم . خوف . (ناظم الاطباء). || شکفته . گشوده .واشده . (آنندراج ). معانی منقول از ناظم الاطباء و آنندراج و خود کلمه با آن ضبط در جای دیگر دیده نشد.