کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توقف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
توقف نمودن
لغتنامه دهخدا
توقف نمودن . [ ت َ وَق ْ ق ُ ن ُ / ن ِ/ ن َ دَ ] (مص مرکب ) توقف کردن . (ناظم الاطباء). تلعلم . تکثم . تعریج . (از منتهی الارب ) : خبر رسید که مردم اصطخر عهد بشکستند و عامل او را بکشتند وچندان توقف نمود که جور را بستد، در سال سی ام از هجرت . (فارسنام...
-
بدون توقف
دیکشنری عربی به فارسی
بدون توقف , يکسره
-
توقف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اقامة
-
توقف بازرگان
دیکشنری فارسی به عربی
افلاس
-
بدون توقف
دیکشنری فارسی به عربی
بدون توقف
-
stopping sight distance
فاصلۀ ایمن توقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ مورد نیاز راننده برای متوقف کردن ایمن وسیلۀ نقلیه با توجه به شرایطی مانند شیب و روسازی راه و سرعت وسیلۀ نقلیه
-
stopped time
مدت توقف اجباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] مدتزمان توقف در یک سفر به دلیل توقف جریان تردد
-
automatic train stop, ATS
سامانۀ توقف خودکار قطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانهای در قطار که در صورت عدم ترمزگیری بهموقع راهبر، در هنگام نزدیک شدن به علامت ترمز، ترمز قطار را بهصورت اضطراری فعال میکند
-
non-stop flight
پرواز بدون توقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پرواز از مکانی به مکان دیگر بدون نشست در طول مسیر
-
on-call stopping regime
شیوۀ توقف اعلامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] روش توقف وسایل نقلیه در ایستگاههای ثابت فقط براساس درخواست مسافر
-
demand stopping regime
شیوۀ توقف تقاضامحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] روش توقف وسایل نقلیۀ عمومی در هر نقطه بنا به تقاضای مسافر
-
fixed stopping regime
شیوۀ توقف ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] روش توقف وسایل نقلیه در تمامی ایستگاههای تعیینشده
-
origin-to-destination service
خدمات بیتوقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی خدمات در سامانۀ اتوبوسرانی که در آن وسیلۀ نقلیه برای سوار کردن مسافر در هیچ یک از ایستگاههای بین راه تا مقصد توقف نمیکند
-
limited stop service
خدمات کمتوقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی خدمات در سامانۀ اتوبوسرانی، معمولاً در سطح محلی، که در آن با عدم توقف در همۀ ایستگاهها سرعت انتقال مسافر بالا میرود
-
clear way, CWY
راه بیتوقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] بخشی از راه که هیچ وسیلۀ نقلیهای، مگر در وضعیت اضطراری یا به دستور پلیس، مجاز به ایستادن در آنجا نیست