کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توفماند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
bark residue
پوستماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پوستی که از گِردهبینه جدا شده و معمولاً موادی مانند شن و سنگریزه در داخل آن فرورفته است
-
detention time 1, retention time
زمان ماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مدتزمان لازم برای آنکه جریان معینی از سیال مخزنی را پر کند، یا مدتزمان نظری لازم برای گذر جریان معین سیال از مخزن
-
artifact 2, footprint 1
پردازشماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اثر اتفاقی و ناخواستۀ ناشی از دادهبرداری یا دادهپردازی
-
sloven, beard 2
رشتهماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] زوائد بخش قطعشدۀ تنۀ درخت که بهصورت رشتههایی بر روی کُنده یا در انتهای گِردهبینه به چشم میخورد
-
حیران ماند
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتارَ
-
نافرجام ماند
دیکشنری فارسی به عربی
أخْفَقَ
-
ناتمام ماند
دیکشنری فارسی به عربی
أخْفَقَ
-
net storm rain
توفباران خالص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← فزونآب
-
storm tide 1
بلندای توفکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بلندای آبکوهۀ توفان نسبت به تراز پیشبینیشدۀ نجومی دریا
-
house aircraft
هواگَرد خانهماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که در تملک کاربری که معمولاً همان شرکت سازنده است باقی میماند و منحصراً برای پژوهش یا توسعه از آن استفاده میشود
-
mean cell residence time, MCRT
میانگین زمان ماند یاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] زمان متوسط توقف یاختهها در سامانۀ لجن فعال متـ . عمر لجن sludge age زمان ماند مواد جامد solids retention time
-
solids retention time
زمان ماند مواد جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← میانگین زمان ماند یاخته
-
berth clearance time
خالیماند ایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کمترین فاصلۀ زمانی ممکن بین خروج یک اتوبوس از ایستگاه و ورود اتوبوس دیگر به آن
-
نیمه کاره ماند
دیکشنری فارسی به عربی
أخْفَقَ
-
بی نتیجه ماند
دیکشنری فارسی به عربی
أخْفَقَ