کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توشیغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توشیغ
لغتنامه دهخدا
توشیغ. [ ت َ ] (ع مص ) خون آلودن جامه چنانکه خطوط پیدا گردد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
توشیق
لغتنامه دهخدا
توشیق . [ت َ ] (ع مص ) بسیار قدید کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). پاره پاره بریدن و پراکنده کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).