کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توشکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
توشکان
/tuškān/
معنی
آتشدان حمام؛ گلخن؛ تون.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
توشکان
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) گلخن ، آتشدان گرمابه .
-
توشکان
لغتنامه دهخدا
توشکان . (اِ) گلخن و آتشدان گرمابه و حمام را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آتشدان گرمابه . (شرفنامه ٔ منیری ). آتشدان گرمابه باشد و آن را تون نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ).
-
توشکان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹توشگان› [قدیمی] tuškān آتشدان حمام؛ گلخن؛ تون.
-
جستوجو در متن
-
گلخن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گولخان، گلخان، گولخن، گولخ› golxan آتشخانۀ حمام؛ تون؛ توشکان.
-
توشگان
لغتنامه دهخدا
توشگان . (اِ) گلخن و توشکان . (ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ص 309 شود.