کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توسک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توسک
لغتنامه دهخدا
توسک . (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ شهرستان ملایر است که 1250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
واژههای مشابه
-
کهریز توسک
لغتنامه دهخدا
کهریز توسک . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ شهرستان ملایر است و 187 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
-
واژههای همآوا
-
طوسک
لغتنامه دهخدا
طوسک . [ س َ ] (اِ) نوعی از خار است که آن را بعربی شوکةالدراجین و خس الکلب ومشطالراعی خوانند. گویند اگر قدری از گل آن بکوبند و در شیر مالند شیر بسته گردد و اگر بجوشانند و بر موضعی که خواهند قطع کردن ِ ضماد کنند بی حس گرداند. (برهان ) (آنندراج ). مشطا...
-
طوسک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹توسک› (زیستشناسی) tusak = دیفساقوس
-
جستوجو در متن
-
tosk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توسک
-
mountain alder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توسک کوه
-
witch alder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توسک جادو
-
oxytocic drug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داروهای اکسی توسک
-
پسکو
لغتنامه دهخدا
پسکو. [ پ ِ ک ُ ] (اِخ ) نام شهری است کرسی و مرکز ایالتی بهمین نام در ملتقای رود پسکوه و لیکایه دارای 52 هزار تن سکنه . خانه های این شهر از چوب است و ایالت پسکو از شمال به ایالت پطرزبورگ و نووگراد محدود است واز جانب شرق به توار و اسملینسک و از سمت جن...