کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توسعه دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توسعه دادن
دیکشنری فارسی به عربی
تضخم , زيادة , طور , مدد
-
واژههای مشابه
-
sustainable development
توسعۀ پایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] توسعهای که نیازهای نسل امروز را برآورده میکند بیآنکه خللی در رفع نیازهای نسلهای آینده وارد کند
-
stand development
توسعۀ توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تغییر و گسترش ساختار تودۀ جنگلی در طی زمان
-
health development
توسعۀ سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] کوشش جمعی برای بهبود سلامت و آسایش همۀ افراد و اقشار جامعه با توجه به همۀ عوامل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی
-
ecodevelopment
بومتوسعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] رویکردی به توسعۀ پایدار که با محیطزیست سازگار است و تعادل اجتماعی و بومشناختی و کارایی اقتصادی و احترام به هویت فرهنگی و توسعۀ منطقهای هماهنگ را در نظر دارد
-
توسعه طلبی
فرهنگ فارسی معین
( ~. طَ لَ) (اِمص .) گسترش قدرت و قلمرو دولتی به زیان دولت ها و کشورهای دیگر.
-
development economics
اقتصاد توسعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] شاخهای از علم اقتصاد که موضوع آن یافتن شیوههای بهبود وضعیت اقتصادی کشورهای روبهتوسعه است
-
توسعه یافتن
دیکشنری فارسی به عربی
ازدهار
-
توسعه روابط
دیکشنری فارسی به عربی
تنمية العلاقات
-
توسعه طلب
دیکشنری فارسی به عربی
التوسعي
-
توسعه طلبانه
دیکشنری فارسی به عربی
التوسعي
-
توسعه پذیر
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للامتداد
-
توسعه گر
واژهنامه آزاد
[در علوم رایانه] صفت فردی است که سیستم های نرم افزاری را توسعه می دهد و معادل با برنامه نویس است.
-
توسعه یافتگی
واژهنامه آزاد
پیشرفت همه جانبه