کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توزیع برگشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
distribution substation
پست توزیع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] پست برقی متصل به سامانۀ توزیع (distribution system) و تغذیهگرهای اولیه (primary feeder) برای تأمین بار تجاری و صنعتی و مسکونی
-
skewness of distribution
چولگی توزیع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] نامتقارن بودن یک توزیع احتمال و نیز میزان آن
-
volume of distribution, V, Vd
حجم توزیع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] حجم فرضی از مایعی که لازم است تمام مقدار دارو را در بدن به همان غلظتی که پس از رسیدن به تعادل در پلاسما وجود دارد برساند
-
توزیع شدن
لغتنامه دهخدا
توزیع شدن . [ ت َ / تُو ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پخش شدن . قسمت شدن . پراکنده شدن . پاره پاره شدن : یوسف از زن یافت زندان و فشارمن شوم توزیع بر پنجاه دار. مولوی .رجوع به توزیع کردن شود.
-
توزیع کردن
لغتنامه دهخدا
توزیع کردن . [ ت َ / تُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) بخش کردن جمعی از مردمان چیزی را در میان خود. (ناظم الاطباء). بخش کردن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). قسمت کردن چیزی : تا خر از هر که برد، من واخرم ورنه توزیعی کنند ایشان زرم . مولوی . || سرشکن کردن گروهی ، خ...
-
حرف توزیع
لغتنامه دهخدا
حرف توزیع. [ح َ ف ِ ت َ / تُو ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حرف تکریر عدد. پساوند توزیع. گاف و الف و نون که در پایان اعداد اصلی درآید و آنها رابه عدد توزیعی بدل کند، و معنی تکرار عدد را رساند.شمس قیس در عنوان حرف نسبت و تکریر اعداد گوید: چون به اواخر اع...
-
توزیع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ادر , حزمة , صفقة , وزع
-
توزیع کننده
دیکشنری فارسی به عربی
موزع
-
key distribution centre, KDC
مرکز توزیع کلید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] هستاری که شاهکلید گرههای موجود در شبکه را در اختیار دارد و همچنین قادر است کلید جلسه را برای همۀ گرهها بهصورت دوبهدو تولید کند
-
Bose-Einstein distribution
توزیع بوزـ اینشتین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تابعی که حاکی از تعداد ذرات در هریک از حالتهای انرژی مجاز در مجموعهای از بوزونهاست
-
circular normal distribution
توزیع بهنجار دایرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] توزیع نرمال دومتغیره با همبستگی صفر و ورداییهای یکسان، بهطوریکه خطوط تراز نقاط آن با مقادیر چگالی برابر دایره باشد متـ . توزیع نرمال دایرهای توزیع فونمیزس Von Mises distribution
-
bivariate normal distribution
توزیع بهنجار دومتغیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] توزیع احتمالی جفتی از متغیرها که هریک دارای توزیع حاشیهای بهنجار است متـ . توزیع نرمال دومتغیره
-
informative prior distribution
توزیع پیشینی آگاهنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] در استنباط بیزی، نوعی چگالی احتمال پیشینی که اطلاع نظری یا تجربی دربارۀ مقدار نامعلوم پارامتر را منعکس میکند
-
non-informative prior distribution
توزیع پیشینی ناآگاهنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] در استنباط بیزی، نوعی چگالی احتمال پیشینی که اطلاع نظری یا تجربی دربارۀ مقدار نامعلوم پارامتر را منعکس نمیکند
-
multinomial distribution
توزیع چندجملهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] توزیعی گسسته برای پیشامدهایی که بیش از دو برآمد داشته باشند