کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توزک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توزک
لغتنامه دهخدا
توزک . [ زُ ] (ترکی ، اِ) ترکی است به معنی سامان و آرایش و انتظام و ترتیب لشکر و مجلس و دربار. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). تعلیم و تربیت و انتظام و بند و بست و سامان و آرایش .(ناظم الاطباء). رجوع به تزک در همین لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
صحبت یساول
لغتنامه دهخدا
صحبت یساول . [ ص ُ ب َ ی َ وُ ] (اِ مرکب ) شخصی باشد که عصای نقره و طلا یا چماق و عصا بدست در محفل ایستاده میباشد و این نسبت سایر اهتمامیان معتبرتر و سردار آن را میرتوزک گویند : در مجلسی که یار تو صحبت یساول است مهر منیر بوته ٔ تیر تغافل است . میرزا ...
-
جان لیدن
لغتنامه دهخدا
جان لیدن . [ دِ ] (اِخ ) (دکتر) یکی از دو تنی است که بابرنامه یا «توزک بابری » را از فارسی به انگلیسی برگردانده اند. این کتاب بسیار مشهور و بسال 1826 م . در لندن بطبع رسیده است . (از سعدی تا جامی ص 426). اصل این کتاب بزبان جغتایی و یادداشتهایی است که...
-
تزک
لغتنامه دهخدا
تزک . [ ت ُ زُ ] (ترکی ، اِ) ترتیب و انتظام و ضابطه ٔ لشکر و مجلس و این لفظ ترکی است . گاهی توزک به زیادت واو نویسند مطابق رسم خط ترکی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || ترکش . (آنندراج ) (بهارعجم ) : فوج صد بوالهوس از ناوک آهی شکنم تزک سینه پر از ناوک ...
-
زین الدین
لغتنامه دهخدا
زین الدین . [ زَ نُدْ دی ] (اِخ ) تایبادی . والی ملک ولایت و هادی راه هدایت درزمان ملوک کرت بوده ، امیر تیمور به وی ارادت داشته در توزک تیموری که آن کتابی است به لغت توری امیر مذکور برخی از حالات وی را نگاشته . در سنه ٔ 791 هَ . ق .وفات یافت . این رب...
-
انتظام
لغتنامه دهخدا
انتظام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) درکشیده و راست گردیدن مروارید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در رشته فراهم آمدن و اتساق مروارید. (از اقرب الموارد). در رشته کشیدن مروارید. (فرهنگ فارسی معین ). در رشته کشیده شدن چیزی بترتیب نیکو. (آنندراج ). بهم بازدوختن ...
-
بابر
لغتنامه دهخدا
بابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ظهیرالدین محمدبن میرزا عمر شیخ بن سلطان ابوسعیدبن میرزا محمدبن میرانشاه بن تیمور لنگ . پادشاهی که جد اکبر بود و به چهار واسطه نبیره ٔ شاه تیمور صاحبقران باشد. (آنندراج ) (غیاث ). وی در سنه ٔ 888 هَ . ق . متولد شد. در سال 899 هَ ....