کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تورن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تورن
لغتنامه دهخدا
تورن . [ ت َ وَرْ رُ ] (ع مص ) بسیار روغن مالیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به ناز پروردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تنعم . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
تورن
لغتنامه دهخدا
تورن . [ ت ُ / ت ُ رَ ] (اِخ ) شهری است در لهستان که 100000 تن سکنه دارد ودر این شهر کارخانه ٔ تهیه ٔ مواد شیمیائی تأسیس یافته است . (از لاروس ). رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
-
تورن
لغتنامه دهخدا
تورن . [ رِ ] (اِخ ) از ولایات قدیم فرانسه است که در سال 1204م .بوسیله ٔ فیلیپ اگوست ضمیمه ٔ املاک سلطنتی گردید و سپس در سال 1584م . در قلمروهانری سوم درآمد. مرکز آن شهر تور است و شراب این ولایت بخوبی مشهور است . رجوع به تور و قاموس الاعلام ترکی ذیل ...
-
تورن
لغتنامه دهخدا
تورن . [ رِ ن ن ] (اِخ ) مارشال مشهور فرانسه (1611 -1675م .) که در جنگهای متعدد، فتوحات و افتخارات فراوانی نصیب کشور خود ساخت . او در دوران جنگهای دولوسیون (1667م .) و جنگهای دیگر فرماندهی قوای نظامی فرانسه را بعهده داشت و بر اثر پیروزی هایی که بدست ...
-
جستوجو در متن
-
turr
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورن
-
turken
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورن
-
tournefortian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورن فورتین
-
تاند
لغتنامه دهخدا
تاند. (اِخ ) (گردنه ٔ...) معبر سخت آلپ ساحلی ، در میان راه «نیس » به «تورن » .
-
سالزباخ
لغتنامه دهخدا
سالزباخ . (اِخ ) شهری است از آلمان (بد) نزدیک آنجایی که در سال 1675م . تورن کشته شده بود و دارای 1540 تن سکنه است .
-
کارینیان
لغتنامه دهخدا
کارینیان . (اِخ ) شهری از ایتالیا در ایالت «تورن » در ساحل رود «پو». سکنه ٔ 7000 تن . کارخانه ٔ ریسندگی ابریشم دارد.
-
لاگرانژ
لغتنامه دهخدا
لاگرانژ. (اِخ ) ژُزِف لوئی . مهندس و منجم و ریاضی دان فرانسوی . مولد تورَن (1736 -1813 م .).
-
لامارمرا
لغتنامه دهخدا
لامارمرا. [ م ُ ] (اِخ ) آلفونس دو. ژنرال و سیاستمدار ایتالیائی و یکی از پیشقدمان و گشایندگان راه استقلال و آزادی ایتالیا. مولد تورن . (1804-1878م .).
-
رادگند
لغتنامه دهخدا
رادگند. [ دِ گ ُ ] (اِخ ) سنت . نام ملکه ٔ فرانسه . وی در حدود سال 520 م . در تورن تولد یافت و در سال 587 م . در پواتیه مرد. هنوز بسن ده سالگی نرسیده بود که کلوتر اول پادشاه فرانسه ، برتر پدر او را که پادشاه تورن بود و دو عمویش را کشت و او را نیز به ...
-
متورن
لغتنامه دهخدا
متورن . [ م ُ ت َوَرْ رِ ] (ع ص ) کسی که روغن بسیار می مالد. || کسی که بناز پرورده شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تورن شود.