کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تورج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تورج
فرهنگ نامها
(تلفظ: turaj) (پهلوی) نام پسر بزرگ فریدون ؛ همان تور که توران منسوب به اوست ، چنانکه ایران منسوب به ایرج است .
-
تورج
لغتنامه دهخدا
تورج . [ رَ ] (اِخ ) نام بزرگترین پسران فریدون است که تور باشد و توران منسوب به اوست چنانکه ایران به ایرج . (برهان ) (آنندراج ). همان تور پسر فریدون . (فرهنگ رشیدی ). به معنی نخست تور (پسر فریدون ) است . (فرهنگ جهانگیری ). نام پسر بزرگ فریدون واو را ...
-
واژههای مشابه
-
تورج آباد
لغتنامه دهخدا
تورج آباد. [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سربند سفلی است که در بخش سربند شهرستان اراک واقع است و 108 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
جستوجو در متن
-
تور
لغتنامه دهخدا
تور. (اِخ ) نام پسر بزرگ فریدون است که تورج باشد و این نام در مؤید الفضلاء با «زای » فارسی هم آمده است . واﷲ اعلم . (برهان ). پسر بزرگترین فریدون است که ولایت توران بنام او موسوم گشته . (فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ...
-
افراسیاب
لغتنامه دهخدا
افراسیاب . [ اَ ] (اِخ ) نام پادشاه ترکستان است . (برهان ) (هفت قلزم ). پادشاهی عظیم الشأن از پادشاهان توران که بغایت شجاع و بهادر بود. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). پادشاه ترکستان زمین که بعد کشتن نوذر پادشاه ایران زمین ، دوازده سال در ولایت ایران پاد...