کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توده یخ شناور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توده یخ شناور
دیکشنری فارسی به عربی
جبل ثلجي
-
واژههای مشابه
-
تؤدة
لغتنامه دهخدا
تؤدة. [ ت ُ ءَ دَ ] (ع اِمص ) (از «ؤد») آهستگی و درنگی . تُؤْدَة. (منتهی الارب ). رجوع به تواد شود.
-
تؤدة
لغتنامه دهخدا
تؤدة. [ ت ُءْ دَ ] (ع اِ) توأد. رجوع به همین کلمه شود.
-
تؤدة
لغتنامه دهخدا
تؤدة. [ ت ُءْ دَ ] (ع اِمص ) تُؤَدَة. (منتهی الارب ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
mass culture
فرهنگ توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] فرهنگ اکثریت مردم یک جامعه در تمایز با فرهنگ نخبگان متـ . فرهنگ مردمیpopular culture
-
orebody
کانتوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهای پیوسته و مشخص که، به دلیل نوع محتوای کانسنگی، استخراج آن مقرونبهصرفه است
-
stand type
مونۀ توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ردهای از توده که با هدف مدیریتی یا جنگلشناختی و معمولاً براساس ترکیب و ساختار و سن تعریف میشود
-
stand improvement
اصلاح توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تیماری (treatment) که برای سلامتی و بهبود ترکیب و ساختار و شرایط و رشد تودههای همسال یا ناهمسال انجام میشود
-
stand height
ارتفاع توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارتفاع متوسط درختان چیره در یک توده که معمولاً براساس تعداد معینی از قطورترین یا بلندترین درختان سنجیده میشود
-
stand table
جدول توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جدول تعداد درختان برحسب گونهها و ردههای قطری، معمولاً در واحد سطح
-
توده 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← تودۀ جنگلی
-
mass 1
توده 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] بخش اعظم مردم جامعه که از نخبگان جامعه متمایز هستند
-
bone mass
تودۀ استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] میزان کلی استخوان در اسکلت یا در یک استخوان خاص
-
forest stand, stand
تودۀ جنگلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قسمتی یکنواخت از جنگل که ازنظر ترکیبِ گونه و سن و ابعاد و کیفیت از سایر قسمتها متمایز باشد متـ . توده