کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تودریان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تودریان
لغتنامه دهخدا
تودریان . [ دَ ] (معرب ، اِ) تثنیه ٔ تودری . یعنی قدومه ٔ سرخ و قدومه ٔ سپید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تودری شود.
-
جستوجو در متن
-
زرعونی
لغتنامه دهخدا
زرعونی . [ زَ ] (ع اِ) نام معجونی است . (منتهی الارب ). یک نوع معجونی . (ناظم الاطباء). مرکبی از فلفل ، دارفلفل ، زنجبیل ، قرفه ، دارچینی ، قرنفل و خولنجان از هر یک جزئی و از تودریان بهمنان بوزیدان و لسان العصافیر و قسط شیرین و سعد و سنبل از هر یک سه...