کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توحد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
توحد
/tavahhod/
معنی
۱. تنها و یگانه بودن.
۲. یگانه شدن؛ تنها باقی ماندن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
توحد
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ حُّ) [ ع . ] (مص ل .) تنها شدن .
-
توحد
لغتنامه دهخدا
توحد. [ ت َ وَح ْ ح ُ ] (ع مص ) یگانه شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یکتا شدن . (آنندراج ). || توحد خدا به ربوبیت ؛ تفرد به آن . (از اقرب الموارد). || نگاه داشتن : توحده اﷲ بعصمته ؛ ای عصمه...
-
توحد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tavahhod ۱. تنها و یگانه بودن.۲. یگانه شدن؛ تنها باقی ماندن.
-
واژههای همآوا
-
توهد
لغتنامه دهخدا
توهد. [ ت َ وَهَْ هَُ ] (ع مص )گائیدن زن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || در کار داشتن . (از اقرب الموارد).