کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توت العليق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تره توت
لغتنامه دهخدا
تره توت . [ ت َرْ رِ ] (اِ مرکب ) در بیت ذیل ظاهراً به معنی برگ درخت توت یا میوه ٔ تر آن آمده است : عاشقی کز عشق یزدان خورد قوت صد بدن پیشش نیرزد تره توت . مولوی .و رجوع به تره شود.
-
توت وحشی
لغتنامه دهخدا
توت وحشی . [ ت ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ثمر علیق است و به شیرازی توت سه گل نامند. (فهرست مخزن الادویه ) (از الفاظ الادویه ) (ازاختیارات بدیعی ). و رجوع به تمشک و توت سه گل شود.
-
توت الثعلب
لغتنامه دهخدا
توت الثعلب . [ تُث ْ ث َل َ ] (ع اِ مرکب ) سندیوطس . (ترجمه ٔ ضریر انطاکی ).
-
توت العلیق
لغتنامه دهخدا
توت العلیق . [ تُل ْ ع َ ] (ع اِ مرکب ) تمشک . توت سه گل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تمشک و توت سه گل شود.
-
توت پزان
لغتنامه دهخدا
توت پزان . [ پ َ ] (اِ مرکب ) زمان رسیدن توت . گرمی که در هوا پیدا آید پختن و رسانیدن توت را. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
توت چال
لغتنامه دهخدا
توت چال . (اِخ ) دهی از دهستان رودباراست که در بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
توت خوشادول
لغتنامه دهخدا
توت خوشادول . [ خ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بخش ارکواز است که در شهرستان ایلام واقع است و 285 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
توت ذیل
لغتنامه دهخدا
توت ذیل . (اِخ ) دهی از دهستان کوشه است که در بخش خاش شهرستان زاهدان واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
توت شامی
لغتنامه دهخدا
توت شامی . (اِخ ) دهی از بخش گوران شهرستان اسلام آباد غرب است که 800 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
توت فرنگی
لغتنامه دهخدا
توت فرنگی . [ ف َ رَ ] (اِ مرکب ) چیالک . (فرهنگ فارسی معین ). توت سه گل ... به ترکی چیالک گویند کهج نامند. (ناظم الاطباء: توت سه گل ). گیاهی است از نوع گل سرخیان که میوه ٔ آن گلی رنگ با طعمی شیرین و مطبوع است . (از لاروس ). جزو گیاهان پایاست و دارای...
-
توت نده
لغتنامه دهخدا
توت نده . [ ن َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان بویراحمد سرحدی است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
شاه توت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) šāhtut درختی با برگهایی دندانهدار و شبیه قلب و میوهای قرمز یا سیاهرنگ شبیه توت.
-
توت العلیق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] tutol'ollayq = تمشک
-
توت زار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی. فارسی] [قدیمی] tutzār جایی که درخت توت بسیار باشد و توت فراوان بهدست آید؛ توتستان.
-
توت فرنگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی. مٲخوذ از فرانسوی. فارسی] (زیستشناسی) tutfarangi ۱. میوهای سرخرنگ و ترشطعم، شبیه توت و درشتتر از آن که ملین، ادرارآور، تصفیهکنندۀ خون، و مقوی اعصاب است و برای اشخاص کمخون و مبتلایان به بیماریهای سل، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه، و تصل...