کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیوه ژن بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 62هزارگزی شمال باختری فریمان و 2هزارگزی خاور راه شوسه ٔ قدیمی تهران به مشهد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 64هزارگزی جنوب خاوری درمیان و 31هزارگزی شمال درح ، با 270 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان صالح آباد بخش جنت آباد شهرستان مشهد، واقعدر 6هزارگزی شمال خاوری صالح آباد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
ده توت
لغتنامه دهخدا
ده توت . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خانمیرزا بخش لردگان شهرستان شهر کرد. واقع در 38هزارگزی خاورلردگان . دارای 151 تن سکنه است . آب آن از قنات و چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
شاه توت
لغتنامه دهخدا
شاه توت . (اِ مرکب ) توت کلان . توت ممتاز نوع خود. || نوعی توت سیاه بزرگ که اول سرخ و ترش است و بعد سیاه و میخوش میشود. (از فرهنگ نظام ). قسمی توت که رنگ میوه ٔ آن در اول سپید و سپس سبزرنگ و بعد از آن سرخ و از آن پس سیاه شود و مزه ٔ آن در اول در غایت...
-
شاه توت
لغتنامه دهخدا
شاه توت . (اِخ ) دهی از دهستان قلعه حمام بخش جنت آبادشهرستان مشهد. دارای 239 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شاه توت
لغتنامه دهخدا
شاه توت . (اِخ ) دهی از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند. دارای 239 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
قشه توت
لغتنامه دهخدا
قشه توت . [ ق ُ ش ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان صالح آباد بخش جنت آباد شهرستان مشهد در 9 هزارگزی جنوب باختری صالح آباد و 7 هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی مشهد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 299 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات...
-
قنات توت
لغتنامه دهخدا
قنات توت .[ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قهستان بخش مرکزی شهرستان سیرجان ، واقع در 34هزارگزی خاور سعیدآباد، سرراه مالرو اسدآباد به سعادت آباد. موقع آن دامنه و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 300 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، حبوبات و شغل...
-
خبر توت
لغتنامه دهخدا
خبر توت . [ خ َ ب َ ] (اِخ ) نام ناحیتی است به افغانستان در شانزده هزار و پانصدگزی شمال قریه ٔ مقر علاقه ٔ دهله ولایت قندهار بین 65 درجه و 52 دقیقه ٔ طول شرقی و 32 درجه و 6 دقیقه و 22 ثانیه ٔ عرض شمالی . (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2).
-
تره توت
لغتنامه دهخدا
تره توت . [ ت َرْ رِ ] (اِ مرکب ) در بیت ذیل ظاهراً به معنی برگ درخت توت یا میوه ٔ تر آن آمده است : عاشقی کز عشق یزدان خورد قوت صد بدن پیشش نیرزد تره توت . مولوی .و رجوع به تره شود.
-
توت وحشی
لغتنامه دهخدا
توت وحشی . [ ت ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ثمر علیق است و به شیرازی توت سه گل نامند. (فهرست مخزن الادویه ) (از الفاظ الادویه ) (ازاختیارات بدیعی ). و رجوع به تمشک و توت سه گل شود.
-
توت الثعلب
لغتنامه دهخدا
توت الثعلب . [ تُث ْ ث َل َ ] (ع اِ مرکب ) سندیوطس . (ترجمه ٔ ضریر انطاکی ).
-
توت العلیق
لغتنامه دهخدا
توت العلیق . [ تُل ْ ع َ ] (ع اِ مرکب ) تمشک . توت سه گل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تمشک و توت سه گل شود.
-
توت پزان
لغتنامه دهخدا
توت پزان . [ پ َ ] (اِ مرکب ) زمان رسیدن توت . گرمی که در هوا پیدا آید پختن و رسانیدن توت را. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).